چگونه در کسبوکار ارزشآفرین باشیم؟
امروزه همه در کسبوکار به دنبال افزایش و گسترش هستند. این افزونخواهی در بسیاری از زوایای پیدا و پنهان شرکتها نمود دارد.
در شرایط مناسب و با دیدگاهی درست، مدیران مجموعهها همواره تمایل دارند شرکتشان در بالاترین میزان سوددهی قرار گیرد.
تلاش برای بهبود کیفیت و جذب افرادی که بتوانند با بیشترین بازده به کسبوکارشان خدمت کنند سرلوحه تصمیمگیریهایشان است.
هرگز این زیادهخواهی بد نیست. اصولاً تفکر بهتر بودن با گسترش قسمتهای مختلفی از کسبوکار ارتباطی نزدیک دارد.
در لابهلای این تلاش حتماً واژه ارزشآفرین بودن نیز به گوشتان خورده است. میگویند کارکنان باید ارزش ایجاد کنند.
کسبوکار نهتنها باید خدمتی به مشتری و مصرفکننده ارائه کند بلکه باید ارزشی نیز برایشان به ارمغان بیاورد.
در گام نخست باید بدانیم ارزشآفرینی چیست.
در دایره واژگان، (Value) به معنی ارزشمند بودن و ارزیدن است.
وقتی میگوییم قیمت این کالا صدهزارتومان است یعنی ارزش این را دارد که برای آن، یکصدهزارتومان پول پرداخت کنیم.
این مبحث در سایر سرفصلهای مرتبط پیچیدهتر میشود.
بهگونهای که تصمیمگیری ما را در دوراهیهای ارزشهای اخلاقی و شخصی، تحت تأثیر قرار میدهد و گاهی بر دوراهی انتخاب تضاد و اختلاف قرار میگیریم.
چند نمونه:
- ادامه دادن به شغلی که درآمد خوبی دارد بهتر است یا دور ماندن از آن به دلیل وجود مفسدان اقتصادی؟
- مهاجرت به کشوری دیگر در پی یافتن زندگی بهتر خوب است یا ماندن در کشوری با آیندهای غیرقابلپیشبینی؟
- چشمپوشی از برخی واقعیتها برای حفظ جان فرزند مهمتر است یا صداقت؟
اینها نمونههایی مختصر از تعارض بین ارزشها و رفتار است.
یادآوری این نکته صرفاً به دلیل بیان کردن تفاوت بین ارزشها بود.
به عبارتی انسانها در برخورد باارزشهای اقتصادی، استراتژیک و اخلاقی یکسان رفتار نمیکنند.
در یک جمله میتوان گفت:
ارزش آفریدن یعنی افزودن چیزی که پیش از ما در جهان وجود نداشته.
چیزی که ما باعث پدید آوردن آن شدهایم وزندگی مردم را بهتر و پرمعناتر میکند.
درواقع اثری که در جهان پدید میآوریم باید ماندگار، مفید و سودمند باشد. همان جمله معروف که «دنیا را جای بهتری کنیم.»
در مورد ارزشآفرینی و تأثیر آن بر وجوه مختلف دستهبندیهای زیادی وجود دارد.
در این نوشته به بررسی مختصر تأثیر ارزشآفرینی در کسبوکار میپردازم.
در اقتصاد نوع دیگری از ارزش وجود دارد که به ارزش کارآمدی (Used Value) معروف است.
به این معنی که کالا یا خدمات ما چقدر مورداستفاده مشتری قرار میگیرد و آیا خرید آن برای مشتری میارزد یا نه.
این مثال برای کسانی که از محصولات برند بدون در نظر گرفتن قیمت بالای آن استفاده میکنند کاملاً ملموس است.
این دسته از افراد معتقدند پولی که بابت خرید آن برند میپردازند ارزش آن را داشته است.
از دیدگاه مدیران استراتژیک، نوع دیگری از ارزشگذاری به نام ارزش استراتژیک وجود دارد.
این دیدگاه گاهی موجب بروز اختلافنظر بین این مدیران و مدیران مالی میشود.
مثلاً درحالیکه محصول شماره سه شرکت، فروش خوبی دارد، مدیر استراتژیک، تولید آن را متوقف کرده و بر ارائه بهتر دو محصول دیگر تمرکز میکند.
البته این دیدگاه معمولاً در درازمدت تأثیر خود را بر بازار نشان میدهد.
یکی دیگر از مفاهیم مهم، ارزشافزوده است.
از دیدگاه اقتصادی ارزشافزوده، چیزی از جنس خلق کردن است؛ یعنی اگر محصولی را با سرمایه ۱۰۰۰ تومان و هزینههای اضافی و سربار ۳۰۰ تومان به قیمت ۱۳۰۰ تومان تولید کنیم و به همان قیمت بفروشیم، هیچ ارزشافزودهای برایمان نخواهد داشت ولی اگر همان محصول را باقیمت ۱۵۰۰ تومان قیمتگذاری کنیم، ۲۰۰ تومان ارزشافزوده ایجاد کردهایم. درواقع ارزشافزوده در این حالت بامعنا شده است.
یکی از روشهای کلاسیکِ خلق ارزش، فروش بیواسطه محصول یا خدمات به مشتریان است.
در این نوع فروش ما بهعنوان ارائهدهنده محصول یا خدمات تلاش میکنیم کالا یا خدمت باکیفیتی را عرضه کنیم و در مقابل سود اقتصادی خود را افزایش دهیم.
مثلاً محصول باکیفیتتر و ارزانتر را پیشنهاد میکنیم یا حاشیه سود را به پایینترین سطح کاهش میدهیم و در همان حال کیفیت خدمات را بهتر میکنیم تا مشتری به رضایت قابل قبولی برسد.
روش دیگر سرمایهگذاری در کسبوکارها و منابع کلیدی است.
همواره مالک، مدیر یا شخص صاحب ایده یا انگیزهای وجود دارد که به دلیل نداشتن سرمایه کافی نتوانسته است ایده خود را به مرحله اجرا برساند.
در این شیوه سرمایهگذار با گرفتن سهمی از آن کسبوکار نوپا باعث ایجاد ارزش اقتصادی میشود.
گونهای دیگر از ارزشآفرینی نیز به اشتراک گذاشتن داراییهای مهارتی، فکری و غیرقابل لمس است.
ما میتوانیم در هر زمینهای دانش، مهارت و تجربه خود را به دیگران منتقل کنیم.
مرسومترین آن آموزش است که در سطحهای مختلف انجام میشود.
از شیوه آموزش دانشگاهی گرفته تا آموزشهای خصوصی، سخنرانی، کلاسهای آنلاین، کتاب، پادکست صوتی و ویدئوهای آموزشی.
آموزش، یکی از بهترین و تأثیرگذارترین روشهای ارزشآفرینی است.
در جهان امروز و با توجه به پیشرفت پرشتاب فنّاوری، روشهای آموزش و به اشتراک گذاشتن اطلاعات بسیار کارآمدتر شده است.
در انتها این نکته را نیز یادآور میشوم؛ الزاماً همه روشهای کسب درآمد به معنی ایجاد ارزش نیست.
همیشه پرداخت پول به دیگران به معنی گرفتن کار، خدمت یا ارزش تعریف نمیشود.
گاهی پیشآمده که افرادی با گرفتن مبالغی نقش واسطه یا دلال را بازی میکند.
این افراد نهتنها ارزشآفرین نیستند بلکه بدون داشتن کسبوکار درآمدزایی میکنند.
به همین دلیل در کسبوکار همیشه به دید یک عنصر زائد و بیمصرف با آنها برخورد میشود.
تلاش کنیم که در فرایند خدمترسانی، ارزش واقعی را به مصرفکنندگان هدیه دهیم.
آخرین نظرها: